رسانههای دولتی در ایران بهطور قابل توجهی بر اکوسیستم رسانهای کشور تأثیر میگذارند. در واقع، این رسانهها نقش اساسی در اطلاعرسانی عمومی، شکلدهی به افکار عمومی و انتقال پیامهای دولتی دارند. رسانههای دولتی معمولاً از بودجههای عمومی تأمین میشوند و تحت نظارت دولت و نهادهای حاکمیتی عمل میکنند. در کشورهایی مانند ایالات متحده، کشورهای اروپایی، چین و ژاپن، رسانههای دولتی بهعنوان نهادهای مستقل از نظر محتوای خبری، ولی وابسته از نظر ساختار مالی، فعالیت میکنند. در این کشورها، این رسانهها نقش اساسی در توضیح سیاستهای دولتی و بهویژه در مواقع بحران ایفا میکنند.
اما در ایران، رسانههای دولتی نهتنها در سطح ملی، بلکه در سطح محلی و خصوصی نیز حضور چشمگیری دارند. صداوسیما، بزرگترین رسانه دولتی ایران، در رأس این رسانهها قرار دارد که شبکههای تلویزیونی، رادیویی و پلتفرمهای دیجیتال را تحت پوشش قرار میدهد. علاوه بر آن، بسیاری از خبرگزاریها و نشریات داخلی تحت نظارت نهادهای دولتی هستند و این وابستگی به دستگاههای حاکمیتی، مسائل خاصی را در روند اطلاعرسانی ایجاد کرده است.
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، رسانههای دولتی بخش بزرگی از اکوسیستم رسانهای هستند، اما برخلاف ایران، آنها نسبت به تغییرات سیاسی مقاومتر و بیشتر مستقل از جناحهای سیاسی عمل میکنند. در ایران اما، رسانههای دولتی و حاکمیتی بهشدت تحت تأثیر تغییرات مدیریتی در هر دوره هستند. زمانی که دولت تغییر میکند، نهتنها مدیران رسانهها تغییر میکنند، بلکه رویکرد رسانهای نیز دستخوش تغییرات عمدهای میشود. این وضعیت بهویژه در رسانههایی مانند صداوسیما و خبرگزاریهای دولتی مشاهده میشود که در هر دوره، مدیران آنها بیشتر بر اساس روابط سیاسی و جناحی انتخاب میشوند.
یکی از مشکلات اساسی رسانههای دولتی ایران، وابستگی بیش از حد آنها به دولت است. بیش از ۵۰ درصد رسانهها و خبرگزاریهای ایران، مستقیم یا غیرمستقیم، به نهادهای دولتی وابسته هستند. به عنوان مثال، خبرگزاری های ایرنا ، فارس، مهر، ایسنا و سایر خبرگزاریهای مشابه، تحت نظارت یا وابسته به نهادهای دولتی و حاکمیتی هستند. این وضعیت موجب کاهش تنوع در انتشار اطلاعات و بروز رویکردهای تکصدایی در فضای رسانهای میشود.
آمارها نشان میدهند که ۶۲ درصد از درآمد رسانههای دولتی ایران از یارانههای دولتی و کمکهای مالی تأمین میشود. این امر باعث میشود که رسانهها به جای توجه به رضایت مخاطب و ایجاد محتوای متنوع و بیطرفانه، بیشتر به تأمین منافع دولت و سازمانهای حاکمیتی پرداخته و در واقع مجازگوی نهادهای حاکمیت باشند.
بر اساس آمار مرکز پژوهشهای مجلس، حدود ۷۰ درصد رسانههای موجود در ایران، بهویژه در حوزه خبری، به نهادهای دولتی یا شبهدولتی وابسته هستند و تنها ۳۰ درصد از رسانهها به بخش خصوصی تعلق دارند. این وضعیت باعث میشود که رسانههای مستقل و مردمی، که باید نقش نظارتی و انتقادی ایفا کنند، در اقلیت قرار گیرند. از سوی دیگر، رسانههای خصوصی به دلیل عدم دسترسی به منابع مالی و یارانهها، قادر به رقابت با رسانههای دولتی و بزرگ نیستند.
یکی از اصلیترین مشکلات رسانههای دولتی ایران، انتخاب مدیران بر اساس رویکردهای سیاسی است. در اغلب موارد، انتخاب مدیران رسانهها بیشتر تحت تأثیر روابط سیاسی و جناحی بوده است. این امر موجب میشود که رسانهها از رسالت اصلی خود که اطلاعرسانی و آگاهیبخشی است، دور شوند و بیشتر به ابزاری برای تبلیغات سیاسی تبدیل شوند.
در کشورهای پیشرفته، مدیران رسانهها معمولاً بر اساس تخصص و تجربههای حرفهای انتخاب میشوند. اما در ایران، بهویژه در صداوسیما، شاهد آن هستیم که مدیران با کمترین تجربه حرفهای در رسانه به ریاست رسانهها وشبکه ها منصوب میشوند و بهجای توجه به کیفیت اخبار و حفظ اعتبار رسانهای، بیشتر بر دستورات و منافع سیاسی تأکید دارند.
تجربه نشان میدهد که وقتی مدیران رسانهها بر اساس رویکرد سیاسی انتخاب میشوند، رسانهها نمیتوانند در مسیر تحقق اهداف حرفهای خود حرکت کنند. این انتخابها موجب میشود که اخبار منتشر شده بیشتر بر اساس رویکردهای جناحی باشد و از بیطرفی دور شوند. نتایج یک نظرسنجی سراسری نشان میدهد که ۹۵ درصد مخاطبان به رسانههایی که وابسته به نهادهای دولتی هستند، اعتماد نمیکنند و این موضوع باعث کاهش ۵۲ درصدی در میزان مخاطبان این رسانهها طی دهه گذشته شده است. البته مصرف رسانه با اعتماد به رسانه کاملا متفاوت است. شما ممکن است به دلایل مختلف ، مصرف کننده یا بیننده یک رسانه باشید اما به آن اعتماد نداشته باشید
اگر این روند ادامه یابد، آینده رسانههای دولتی ایران با چالشهای جدی مواجه خواهد شد. بر اساس گزارش تحقیقات متعدد دانشگاهی در ایران، ۸۲ درصد از مخاطبان رسانههای دولتی در سالهای اخیر به سمت رسانههای مستقل و شبکههای خبری خارجی رفتهاند. این روند نشاندهنده افول اعتماد عمومی به رسانههای دولتی و از دست رفتن نقش مرجعیت خبری است.
برای بهبود وضعیت رسانههای دولتی و بازگرداندن اعتماد مردم، لازم است که اصلاحات اساسی در انتخاب مدیران، استقلال رسانهها و تقویت رسانههای خصوصی انجام شود. در این راستا، چهار پیشنهاد کلیدی برای بهبود وضعیت رسانههای دولتی عبارتند از:
1. اصلاح نظام انتخاب مدیران رسانهای: انتخاب مدیران باید بر اساس تجربه و تخصص در حوزه رسانه باشد و نه ارتباطات سیاسی.
2. تقویت استقلال رسانهها: رسانههای دولتی باید از نظر مالی و اجرایی مستقل شوند تا اخبار دقیق و بیطرفانه ارائه دهند.
3. تقویت رسانههای خصوصی و مستقل: یارانهها و تسهیلات بیشتری برای رسانههای خصوصی در نظر گرفته شود تا رسانههای آزاد و منتقد رشد کنند.
4. بازنگری در نظام رگولاتوری رسانهها: سیستم رگولاتوری باید بهگونهای تغییر یابد که رسانهها بتوانند بهطور مستقل و بیطرفانه عمل کنند.
رسانههای دولتی ایران، بهویژه صداوسیما و خبرگزاریهای وابسته، با چالشهای جدی روبرو هستند. برای بازیابی مرجعیت رسانهای و اعتماد عمومی، لازم است که اصلاحات اساسی در انتخاب مدیران، رویکردهای مدیریتی و استقلال رسانهها صورت گیرد. تنها در این صورت است که رسانههای دولتی میتوانند به رسالت اصلی خود، که همان اطلاعرسانی بیطرفانه و آگاهیبخشی به جامعه است، عمل کنند.
دکتر حمید ضیایی پرور، کارشناس ارتباطات